English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (7560 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
meningitic U مبتلا به مننژیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
meningitis U مننژیت
meningitis U اماس پاشام مغز مننژیت
cataleptic U مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
given U مبتلا
stricken U مبتلا
unhinged U مبتلا بهبیماریذهنیوروحی
bronchitic U مبتلا به برنشیت
amnesic U مبتلا به فراموشی
amnesiac U مبتلا به فراموشی
afflicts U مبتلا کردن
afflicting U مبتلا کردن
afflict U مبتلا کردن
glandered U مبتلا به مشمشه
rheumaticky U مبتلا بهرماتیسم
constipated U مبتلا بهیبوست
colicky U مبتلا بهقولنج
allergic U مبتلا به آلرژی
varicose U مبتلا به واریس
tuberculate U مبتلا بمرض سل
hemophilic U مبتلا به هموفیلی
infects U مبتلا و دچارکردن
infecting U مبتلا و دچارکردن
mangy U مبتلا به جرب
mangey U مبتلا به گری
mangey U مبتلا به جرب
gangrenous U مبتلا به قانقاریا
mangy U مبتلا به گری
giddy U مبتلا به دوار سر
leper U مبتلا به جذام
infect U مبتلا و دچارکردن
lepers U مبتلا به جذام
spastics U مبتلا به فلج تشنجی
shell-shocked U موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
liverish U مبتلا به مرض جگر
plaguer U مبتلا به طاعون کننده
psychopaths U مبتلا بامراض روانی
bleeder U مبتلا به خون روش
anorexic U مبتلا به بی اشتهایی عصبی
bleeders U مبتلا به خون روش
septicaemic U مبتلا بگند خونی
stenosed U مبتلا به تنگی نفس
schizophrenic U مبتلا بجنون جوانی
greensick U مبتلا به یرقان ابیض
spastic U مبتلا به فلج تشنجی
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
rheumatic U ادم مبتلا بدردمفاصل
pleuritic U مبتلا به ذات الجنب
gapy U مبتلا به دهن دره
leukotic U مبتلا به مرض لوسمی
psychopath U مبتلا بامراض روانی
greensick U مبتلا به یرقان سفید
schizophrenics U مبتلا بجنون جوانی
cachectic U مبتلا بسوء هاضمه وضعف
blue baby U طفلی مبتلا به یرقان ازرق
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
diabetics U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
diabetic U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
psychoneurotic U مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
carsick U مبتلا به بهم خوردگی حال دراتومبیل
acidosis U فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
seasick U مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
agoraphobic U شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
airsick U مبتلا بکسالت و بهم خوردگی مزاج در اثر پرواز
spastical U تشنجی مبتلا به فلج تشنجی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com